در قرون گذشته براي آماده كردن ورزشكاران در مسابقات قدرتي، به اين منظور كه بافت نرم آنها انعطافپذير بوده و از كشش بيش از حد و پارگي جلوگيري شود؛ از ماساژ استفاده ميشد. مثلاً گلادياتورها بعد از مسابقات براي كاهش كوفتگي و جلوگيري از ورم و يا ژيمناستها و كشتيگيران قبل و بعد از مسابقه ماساژ داده ميشدند. ارزش ماساژ در ورزش جهت تسريع رفع خستگي عضلاني بوسيله بسياري از محققين تأييد شده است. اعمال فشار و كشش ريتميك بر روي بافتهاي نرم بدن منجر ميشود كه در مرحله اول گيرندههاي خارجي از نوع سطحي و عمقي، در مرحله دوم گيرندههاي عمقي تاندونها و عضلات، در مرحله سوم گيرندههاي داخلي در بافتهاي عمقي تحريك شوند. ماساژ ميتواند اثرات مكانيكي، فيزيولوژيك و رواني را به دنبال داشته باشد.
در برنامه درماني ورزشكاران تسهيل گردش خون مويرگي و جريان لنف بدنبال ماساژ نه تنها باعث بهبود و افزايش تغذيه بافتي و دفع مواد اضافي ميشود؛ بلكه منجر به كاهش ورم، شكستن چسبندگيها، كشش تاندونها و ليگامان و تحرك پوست و بافت زير پوستي ميگردد. بعضي از انواع ماساژ اثرات رفلكسي داشته و سبب انبصاط يا انقباض مويرگها، آرام سازي و يا تحريك انقباض ارادي عضلات و برطرف كردن درد ميشود.(باگاج 1975، ابنر 1956، مكنزي 1923، منل 1945) اتساع عروق محيطي و افزايش جريان خون در نتيجه آزاد شدن استيل كولين، هيستامين و مواد شبه هيستامين ميباشد
در اجراي تكنيكهاي عمقي ماساژ ورزشكاران اصولاً نبايد از مواد واسطه مانند انواع روغنها و ژل استفاده كرد زيرا سبب كاهش اثر اصطحكاك و ليز شدن بيش از حد بافت ميشود؛ در نتيجه نميتوان بافت را گرفت و درمان مؤثر نخواهد بود.
اين مواد بوسيله مويرگهاي سطحي جذب ميشوند كه اين امر هرچند ممكن است باعث گرم و قرمز شدن ناحيه شود ولي تنها اثر آن روي بافتهاي عمقي، كاهش جريان خون منطقه به دليل افزايش جريان خون پوست است و در نتيجه اين مواد نفوذي اثر سيستميك و پايدار ندارند.